سفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
ارسالي بنفشه ميترا ارسالي بنفشه ميترا


تلاش سوريه براي حفظ زبان سه هزارساله آرامي دولت سوريه قصد دارد طي پروژه‌اي يكي از قديمي‌ترين و مهم‌ترين زبان‌هاي دنياي باستان را از خطر نابودي حفظ كند. كارشناسان بر اين باورند كه بين‌النهرين خاستگاه زبان آرامي است، جايي كه مردم براي اولين بار قريب سه هزار سال پيش، از اين زبان براي گفتگو استفاده مي‌كردند. به عقيده محققان حضرت عيسي نيز به اين زبان تكلم مي‌كرده است. اما امروزه از اين زبان تنها در سه روستايي كه در نواحي مركزي سوريه واقع شده‌اند استفاده مي‌شود و حتي مردمان اين روستاها نيز براي انتقال اين زبان به نسل هاي بعدي و زنده نگه داشتن آن نيازمند كمك هستند. به گزارش اي‌بي‌سي نيوز، اهالي يكي از اين روستاهاي مسيحي نشين به نام روستاي ماآلولا كه در نزديكي كوه‌هاي كلمون در شمال دمشق، پايتخت سوريه واقع شده است، مراسم دعاي روز يكشنبه خود را به دو زبان آرامي و عربي برگزار مي‌كنند. در داخل كليساي اين روستا كه كليساي سنت سرژ نام دارد، پدر توفيق ايد روزهاي يكشنبه دعايي را به زبان آرامي مي‌خواند. او درباره زبان آرامي مي‌گويد در حقيقت مدت‌ها پيش از اين، زبان آرامي زبان تمام ساكنان اين نواحي بوده است و حضرت عيسي نيز به اين زبان تكلم مي‌كرده است. اما اكنون تنها در روستاهاي ماآلولا، يبادين و سركا از اين زبان استفاده مي‌شود روستاييان خارج از كليسا به زبان آرامي درباره مسائل روزمره خود گفتگو مي‌كنند. ژوزف شاربيت كه به زبان آرامي با دوستش، مايك خوري، مشغول گفتگو درباره محصول انجير امسال است در پاسخ به سوالي در مورد آينده زبان آرامي مي‌گويد من مي ترسم روزي اين زبان از بين برود. البته خوشبختانه امروزه يك موسسه در اين روستا وجود دارد كه زبان آرامي را به كودكان‌مان آموزش مي‌دهد و بنابراين ما هنوز مي‌توانيم اين زبان را زنده نگه داريم. او در ادامه اضافه مي‌كند اكنون زبان آرامي بيش از سه هزار سال قدامت دارد و ما نيز مي‌خواهيم آن را به نسل‌هاي بعدي منتقل كنيم مايك خوري نيز كه به زبان آرامي به سئوال‌ها پاسخ مي‌دهد ضمن اشاره به اين مطلب كه آرامي قديمي‌ترين زبان خاورميانه است اضافه مي‌كند مردم دمشق از هزار سال پيش از ميلاد مسيح به زبان آرامي صحبت مي‌كردند. اما امروز تنها در سه روستا از زبان آرامي استفاده مي‌شود، البته يك موسسه جديد دولتي سعي دارد كه اين زبان را زنده نگه دارد. ما به اين زبان افتخار مي‌كنيم مسيحيان حدود ده درصد از جمعيت سوريه را تشكيل مي‌دهند و زبان آرامي براي اين اقليت به منزله ارتباط مستقيم با عيسي مسيح محسوب مي‌شود.
نقشه برجسته سفالي پرده از چهره ساكنان اوليه نقش برجسته چهره مرموز مردي كه از روي يك ظرف سفالي خيره به نقطه‌اي نامعلوم چشم دوخته است، چهره حقيقي ساكنان اوليه فيجي را براي دانشمندان آشكار كرد. به گزارش خبرگزاري فرانسه، محققان اين «كشف خارق‌العاده» را به منزله يك سر نخ و نشانه‌اي اساسي تلقي كرده و مدعي هستند كه به وسيله اين تصوير مي‌توانند خاستگاه ساكنان اوليه جزاير جنوب اقيانوس آرام را مشخص كنند. در حقيقت آن‌ها با كشف اين ظرف سفالي و مشاهده تصوير مرد ريش‌داري كه روي اين ظرف نقش شده است، به اين نتيجه رسيده‌اند كه احتمالاً ارتباطي بين ساكنان اوليه اين منطقه و جزايري كه هزاران كيلومتر دورتر قرار دارند وجود دارد. ساكنان اوليه اين ناحيه حدود سه هزار سال پيش به اين محل مهاجرت كردند. چنين به نظر مي‌رسد كه اين ظرف از آثار لاپيتاها باشد. لاپيتاها از جمله اقوامي هستند كه از سال‌ها پيش هيچ اثري از آن‌ها در تاريخ مشاهده نشده است. ظاهراً اين قوم كه زماني در نواحي جنوبي منطقه‌اي زندگي مي‌كردند كه امروزه تايوان خوانده مي‌شود، هزاران سال پيش به پولينزي مهاجرت كرده‌اند. لازم به ذكر است كه اين قطعه سفالي قديمي‌تر از تمامي قطعات سفالي باستاني ديگري است كه تاكنون در فيجي پيدا شده‌اند. در همين راستا دانشگاه سات پاسيفيك، كه در مجمع الجزاير فيجي واقع شده است، در بيانيه‌اي اعلام كرده است كشف طرح چهره‌اي سه بعدي بر روي قطعات سفالي به نحوي كه چهره نيز كاملاً قابل تشخيص باشد، در بين آثار باقي مانده از لاپيتاها در مجمع الجزاير فيجي امري كاملاً بي سابقه است. روزلين كامور، از موسسه علوم وابسته به دانشگاه سات پاسيفيك مي‌گويد طبق گزارش بررسي‌هاي ظاهري، اين صورت عجيب و هولناك داراي يك بيني بزرگ و برجسته، چشم چپ و چيزي شبيه به مژه است. همچنين آثاري نيز روي اين طرح به چشم مي‌خورند كه به نظر مي‌رسد موي سر اين مرد بوده‌اند‌ و هلالي كه در زير صورت او قرار دارد نيز ظاهراً زماني نشان دهنده موي ريش او بوده است. كشف چهره مذكور فرصت مناسبي در اختيار دانشمندان قرار داده است تا مطالعه دقيق‌تري درباره خصوصيات چهره ساكنان اوليه مجمع الجزاير فيجي انجام دهند. به عقيده دانشمندان آن‌ها اجداد مردم پولينزي هستند. اين مطلب را نيز نبايد از نظر دور داشت كه كشف يكي از سفال‌هاي منقوش لاپيتاها در محلي خارج از جزاير شمالي گينه نو و پاپوآ و در فاصله 3400 كيلومتري از اين جزاير بي‌سابقه است. پروفيسور پاتريك نان، استاد جغرافياي دانشگاه سات پاسيفيك در اين باره مي گويد با اين كشف مي‌توان نتيجه گرفت كه ساكنان اوليه فيجي از جزايري بسيار دور به نام مجمع الجزاير بيسمارك به اين جا نقل مكان كرده‌اند. علاوه بر اين، كشف فوق مي‌تواند به اختلاف نظري كه درباره نحوه مسكوني شدن مجمع الجزاير پولينزي وجود داشت نيز خاتمه دهد. مجمع الجزاير پولينزي شامل مجموعه‌اي از جزاير جنوب اقيانوس آرام مي‌شود كه در مثلثي فرضي واقع شده‌اند كه از شمال تا هاوايي، از جنوب و جنوب شرق تا نيوزلند و از شرق تا راپانويي و يا جزيره ايستر امتداد مي‌يابد. قطعة سفالي مذكور در حوالي ساحل ناتادولا بيچ در غرب سووا، مركز فيجي و در محوطه گردشگري جزيره ويتي لوو پيدا شده است.
ويليام شكسپير صوفي بوده است تأثير ويليام شكسپير بر فرهنگ غرب آن قدر است كه اكنون او را بزرگ‌ترين نماينده بريتانيا در دنيا مي‌دانند. حال ادعا مي‌شود كه آثار او به آموزه‌هاي فرقه اسلامي صوفي‌گري شباهت دارد. اعلام اين خبر بخشي از يك برنامه يك هفته‌اي است كه بر اسلام تمركز دارد و با هدف بررسي نگراني‌هاي حاصل از برنامه «جنگ با ترور» آمريكا و توجه به پيوندهاي اسلام و فرهنگ بريتانيا برگزار خواهد شد. به گزارش گاردين، اين تئوري را دكتر مارتين لينگز كه در ميان دانشگاهيان انگلستان از احترام بسياري برخوردار است مطرح كرد. لينگز كه اكنون 96 سال دارد و خود از پيروان صوفي‌گري به شمار مي‌رود مي‌گويد: شكسپير مطمئناً به صوفي‌گري علاقه پيدا مي‌كرد. آشكارا مي‌توان ديد كه او درباره فرقه‌اي مشابه اطلاعات فراواني داشته است. لينگز معتقد است كه اصول بنيادين تفكر صوفيانه در نوشته‌هاي شكسپير مشهود است. او مي‌گويد نمايشنامه‌هاي شكسپير تضاد و كشمكش ميان دنياي در حال پيدايش مدرنيسم و نوعي نظام ارزشي عرفاني و سنتي را نشان مي‌دهند، و مشخص است كه او هم مانند صوفيان سخت طرفدار سنت و امور روحاني بوده است. لينگز مي‌گويد: «آن زمان پايان قرون وسطا و آغاز بي‌ديني بود. آغاز روشنگري و عصر مدرن. در اين ميان شكسپير آخرين پايگاه سنت بود.» لينگز كه مسئول نگه‌داري از نسخ و كتاب‌هاي چاپي شرقي و نسخ خطي قرآن در موزه بريتانيا بوده است مي‌گويد: اشتباه است كه مي‌گوييم ما چيز زيادي در مورد شكسپير نمي‌دانيم، چرا كه او در آثارش حاضر است. لينگز معتقد است كه در نمايشنامه «شاه لير» سفر ادگار مانند جستجوي صوفي براي حقيقت است و در همين راه است كه جوينده راه حق از شخصيت‌هايي مانند فرشتگان كمك مي‌گيرد. دانشمندان اسكلت خانواده موتزارت را آزمايش مي‌كنند گروهي از باستان‌شناسان بقاياي اقوام نزديك ولفگانگ آمادئوس موتزارت، بزرگ‌ترين آهنگساز تمامي دوران، را دوباره بررسي خواهند كرد تا مشخص شود جمجمه‌اي كه در زيرزميني در اتريش يافت شده واقعاً از آنِ موتزارت است يا خير. اين دانشمندان كه چند اسكلت را از مقبره خانوادگي موتزارت در زادگاه او، شهر سالتزبرگ، بيرون آورده‌اند بقاياي خواهرزاده 16 ساله او با نام ژانت را كشف كردند كه مي‌تواند نشان دهد جمجمه‌اي كه اكنون در بنياد موتزارت در سالتزبرگ نگه‌داري مي‌شود از آنِ اين اهنگساز بزرگ است. موتزارت در سال 1791 در 35 سالگي درگذشت و در شهر وين در گوري دفن شد كه ظاهراً بعداً هم افراد ديگري در آن دفن شدند، بنابراين مشخص نيست كه چه بر سرِ اسكلت او آمده است. اما مي‌گويند يكي از گوركن‌هايي كه كار دفن او را انجام دادند بعداً جمجمه او را كه البته فك پايين نداشت برداشته است. اين جمجمه بالاخره در سال 1901 به بنياد موتزارت رسيد. گرهارد رايتر، باستان‌شناسي كه مسئوليت حفاري‌هاي اخير را بر عهده دارد، مي‌گويد اميدوار است با به دست آوردن دي‌ان‌اي از اقوام موتزارت و مقايسه آن با دي‌ان‌اي موجود در جمجمه تعيين كند كه آيا اين جمجمه واقعاً به موتزارت تعلق دارد. به گزارش گاردين، كشف اسكلت خواهرزاده نوجوان موتزارت از اين جهت اهميت بسيار دارد كه به گفته رايتر دي‌ان‌اي اين خانواده از طرف اعضاي مونث آن منتقل شده است. دانشمندان تاكنون 9 جمجمه و تعداد زيادي استخوان در مقبره خانوادگي موتزارت يافته‌اند، از جمله بقاياي پدر موتزارت، لئوپولد، و همسر او، كونستانز. دكتر هربرت اولريش، آسيب‌شناس طب عدلي، كه اسكلت آلماني‌ها و اتريشي‌هاي معروف را بررسي كرده مي‌گويد متقاعد شده است كه جمجمه بنياد موتزارت واقعاً به او تعلق ندارد. او مي‌گويد: من در سال 1999 قالب اين جمجمه را بررسي كردم، و به نظرم تمامي ويژگي‌هاي آن نشان مي‌دهند كه اين جمجمه به يك زن تعلق داشته است. نكته اينجاست كه كسي به‌درستي نمي‌داند گور او در كجاست، بنابراين تنها راه شناسايي او آزمايش دي‌ان‌اي است. دانشمندان احتمالاً نتايج آزمايشات خود را در سال 2006 همزمان با دوصد و پنجاهمين سالگرد تولد موتزارت اعلام خواهند كرد.
سفال و سفالگري در چين به بيش از 11700 سال مي‌رسد قدمت سفال و سفالگري در چين به بيش از 11700 سال مي‌رسد و شامل دوران‌ها و انواع گوناگوني از قبيل سفال‌هاي تك رنگ، سفال‌هاي رنگي، سفال‌هاي لعاب دار رنگي و غيره مي‌شود. نمايش 619 قطعه شي باستاني قاچاق مصر 619 قطعه از آثار باستاني مصر كه اواخر دهه نود ميلادي به طور قاچاق از اين كشور خارج شده بودند، پس از اين كه هفته گذشته از لندن به مصر بازگشتند، روز دوشنبه در اين كشور به نمايش گذاشته شدند. به گزارش رويترز، ضاحي هواس، رئيس شوراي عالي آثار باستاني مصر دراين‌باره گفت اين آثار ابتدا به صورت غير قانوني از مصر خارج شد و به كشور سوييس منتقل شدند، اما نهايتاً در سال 2000 در فرودگاه لندن توقيف شد و از آن سال تاكنون در اين كشور از آن‌ها نگه‌داري مي‌شد. در بيانيه وزارت فرهنگ مصر نيز درباره اين اشيا آمده است اين قطعات عموماً به اواخر دوران فراعنه و دوران رومي ــ يوناني تعلق دارند. در بين اين اشيا يك تابوت سنگي نيز وجود دارد كه سطح آن با گچ پوشانده شده و روي آن بخش‌هايي از كتاب مردگان به خط هيروگليف نقش شده است مصريان باستان به طور معمول بخش‌هايي از متن كتاب مردگان و يا نقوشي مربوط آن كتاب را با مردگان خود همراه مي‌كردند تا پس از مرگ راهنماي آنان در دنياي ديگر باشد. هواس شخصاً چند قطعه از اين آثار از جمله يك تابوت را در موزيم مصر از بسته بندي خودش خارج كرد. اشيا عودت داده شده علاوه بر اين تابوت شامل مجموعه‌اي از گلدان‌ها، چراغ‌ها، ظروف، طلسم و مجسمه ها مي‌شوند. هواس در ادامه سخنانش گفت كارشناسان مصري كه به انگلستان فرستاده شده بودند اصالت اين آثار را تاييد كرده‌اند. او ضمناً اضافه كرد كه مدارك به دست آمده نشان مي‌دهند كه اين اشيا در سال 1997 ميلادي به طور غير قانوني از مصر خارج شده‌اند. دولت مصر مدتي است كه براي بازگرداندن آثار باستاني اين كشور كه در مجموعه‌هاي خارجي قرار دارند اقدامات گسترده‌اي را آغاز كرده است. اين اقدامات شامل درخواست عودت آثاري نظير مجسمه نيم‌تنه نفرتي‌تي از موزيم برلين و سنگ رزتا از موزه بريتانيا نيز مي‌شود.
May 9th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی